سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نیامده را مپرس که چیست ، که آنچه رخ داده براى مشغول ساختن تو کافى است . [نهج البلاغه]

 

 
تور استانبول ارزان

تور استانبول ارزان

تور استانبول ارزان

تور استانبول ارزان قیمت 3 شب و 4 روز ویژه 28 مرداد ماه 96

 

خدمات تور استانبول ارزان

  • بلیط رفت و برگشت
  • اقامت به همراه صبحانه
  • ترانسفر فرودگاهی
  • راهنمای فارسی زبان

 

توضیحات تور استانبول ارزان

  • تور چارتر و غیر قابل استرداد می باشد.
  • حداقل اعتبار پاسپورت 07 ماه از تاریخ سفر باید باشد.

قیمت و هتل های استانبول

نام هتل

موقعیت و درجه

قیمت

GRAND LIZA

3*  – آکسارای

1?195?000

BLUE WAY CITY

4*  – تکسیم

1?295?000

CARLTON

4*  – آکسارای

1?360?000

FERONYA

4* – تکسیم

1?395?000

MARBLE – CARTOON

4* – تکسیم

1?420?000

GRAND HALIC

4*  – تپه باشی

1?450?000

TAKSIM LINE

4*  – تکسیم

1?390?000

GRAND OZTANIK

4*  – تکسیم

1?540?000

LARES PARK

4*  – تکسیم

1?570?000

TITANIC CITY

4*  – تکسیم

1?620?000

GRAND CEVAHIR

5*  – شیشلی

1?550?000

POINT

5* – تکسیم

1?899?000

ELITE WORLD

5* – تکسیم

1?950?000

 

برای اطلاع بیشتر از هتل ها و پرواز با ما تماس بگیرین . شماره های تماس آژانس مسافرتی یلدا سیر پارسیان :

021-88830035  021-88838937    09223024199

اطلاعات مربوط به تور لحظه آخری، تور گرجستان ،تور روسیه ، تور ترکیه ، تور هوایی کربلا ، تور  عتبات در کانال تلگرام ما

yaldaseir_channel@


  
  

تور هوایی کربلا با یلداسیرپارسیان

سفر به کربلا با تور هوایی کربلا ارزان قیمت ...در میان یاران و اصحاب امام حسین (ع) این قسمت دارای ارزشی قویتر بوده که بار خود با قصر سن در سیر کربلائی بودن و عاشورایی شدن تلاش فراوان نموده‏اند و با استعداد از بارگاه حق و تمسک به وجود مقدس نبوت و امامت به حضور زیبای این عزیزان در کربلا می‏پردازیم.

 

* عبدالله ابن الحسن:

 

«اَلسَّلامُ عَلی عَبدِاللّهِ بنِ الحُسین الطِّفل الرَّ ضیع الَمرمی الصِّریع المشحَّوادَما... الَمذبوحِ بالسَّهمِ فی حِجرِ اَبیهِ لَعَنَ اللّه رامیه...»1

 

سلام بر عبدالله شیرخوار فرزند حسین که هدف تیر قرار گرفت و در خون خود غوطه ور شد... و سرش به وسیله تیر دشمن، در آویخته شد، ذبح گردید. خداوند قاتل او را لعنت کند.

 

عبدالله ابن الحسین (ع) کودک شیرخواری بود که در ظهر عاشورا چشم به جهان گشود.2 و از تولد تا شهادتش شاید بیشتر از یک ساعت نگذشت.

 

مادرش امّ اسحاق دختر طلحه بن عبیدالله ابن تیمیه است رباب کسانی که رباب را مادر عبدالله می‏دانند. او را با علی اصغر یکی می‏دانند و این صحیح نیست.

 

امام حسین (ع) پس از شهادت تمام یاران و اصحاب به سوی خیمه‏ها رفت و از اسب پیاده شد و بر در خیمه نشست. در این حال نوزاد را که در همان ساعت به دنیا آمده بود به دستش دادند و حضرت در گوش او اذان گفت.3 سپس طفل را در دامن نهاد و زبان مبارک را در دهان او برد،4 و کامش را برداشت همین که خواست برای وداع نوزادش را ببوسد، عبدالله بن عقیقه الغنوی5 تیری از کمان رها کرد، آن تیر بر گلوی نازک کودک نشست و او را در آغوش پدر سر برید.

 

امام حسین (ع) تیر را از گلوی کودک بیرون کشید و او را به خونش آغشته ساخت و فرمود:

 

«وللّهِ لانتَ اکرمُ علی اللّهِ مِن الاّقَهِ وَ محمّد اَکرَمُ عَلَی اللَّهِ مِنْ صالحِ»

 

به خدا سوگند که تو از ناقه بر خداگرامی‏تری و محمد هم از صالح بر خدا گرامی‏تر است.6

 

سپس او را پهلوی فرزندان و برادرزادگان خود نهاد.

 

 

علی ابن‏الحسین الاصغر (علی اصغر):

 

علی اصغر کودک شیرخوار امام حسین (ع) و مادرش رباب دختر امرءالقیس می‏باشد. معروف است که علی اصغر (ع) در کربلا شش ماه داشت.

 

ابو مخنف می‏نویسد:.... «وَلِهُ مِنَ الغمر سِتَّةُ اَشهُرٍ»7

 

او علی اصغر، شش ماه داشته است.

 

محل تولد حضرت، مدینه بوده است. علی اصغر (ع) به همراه پدر، مادر و بستگان خویش به کربلا آورده شد. درباره نحوه شهادت این طفل شیرخوار روایات و تواریخ مختلف است که به آنها اشاره‏ای می‏رود.

 

امام (ع) در اوج مصیبتها و فجایعی که برایش اتفاق بود و یاران و فرزندان و برادران و بستگانش همه به شهادت رسیده بود و هیچ‏کس جز زنان و کودکان باقی نماندند، صدای استغاثه حضرت به گوش زنان رسید، صدای زنان به ناله بلند شد. امام با شنیدن ناله جانسوز آنها به خیمه‏ها رفت و آنان را آرام ساخت و سپس فرمود:

 

ناوِلونی عَلِیّا اِبنی الطَّفل حَتَّ اَودّعهُ8

 

پسر کوچکم علی را به من بدهید تا با او وداع کنم.

 

آنان علی اصغر را به آن حضرت دادند. امام او را گرفت و در دامن خود قرار داد و در حالی که سر را برای بوسیدن پایین می‏برد فرمود:

 

«ویلُ لهؤلاءِ القَومِ اذاکان جَدُّکَ مُحَمَّدٍ المصطفی خَصمُهُمْ»

 

و ای بر این ستمکاران، آن گاه که جدّت حضرت محمد (ص) دشمن ایشان باشد.

 

پس او را بوسید و با او وداع کرد، هنگامی که خواست او را به خواهرش ام‏کلثوم بدهد، چنین سفارش فرمود:

 

خواهرم! تو را سفارش می‏کنم که به بهترین وجه از علی اصغر نگهداری کنی. زیرا او کودک کوچک شش ماهه‏ای است و به مراقبت شما نیاز دارد.9

 

ام کلثوم عرض کرد: برادر این کودک تشنه است، جرعه آبی به او بنوشان. امام حسین (ع) دوباره علی اصغر را در آغوش گرفت و به سوی دشمن رفت و در برابر آنان ایستاد و فرمود:

 

«یا قَومُ اِن لَمْ ترحمونی فَارحُموا هذاالطِّفل10 اَمّا تَرَوْنَهُ کَیفَ یَتَلظّی عطشا»11

 

ای مردم! اگر به من رحم نمی‏کنید پس به این کودک شیرخوار رحم کنید. آیا او را نمی‏بینید که چگونه از شدت تشنگی دهانش را باز و بسته می‏کند.

 

در این هنگام هرملة بن کامل اسدی تیری از کمان رها کرد و آن کودک را در آغوش پدربزرگوارش ذبح کرد.

 

«فَذَبَحَ الطِّفلُ مَنَ الَرید ال الورید اَوِ الاُذنِ اِلی الاُذُنْ»12

 

از رگ تا رگ یا گوش تا گوش آن طفل بریده شد.

 

امام حسین (ع) با سرعت به خیمه بازگشت وتیر را از گلوی علی اصغر بیرون کشید و او را به خواهرش زینب سپرد، سپس دستهایش را از خون گلوی او پر کرد و به آسمان پرتاب کرد13 و فرمود:

 

خدایا بین ما و این مردم که ما را دعوت کردند تا یاریمان کنند امّا ما را کشتند، حکم بفرما.14

 

سید بن طاووس در لهوف می‏نویسد: امام حسین (ع) پس از پاشیدن خون کودک شیرخوار به آسمان چنین فرمود:

 

... آنچه از ما مصیبت بر من نازل می‏شود برایم آسان است زیرا خداوند آن را می‏بیند...

 

و امام باقر (ع) فرمودند:

 

«فَلَمْ یَسْقَطْ مِنْ ذلکَ الدّم قطرة الی الارض»

 

از آن خونی که حسین (ع) از گلوی علی اصغر به سوی آسمان پاشید یک قطره هم بر روی زمین نیفتاد.

 

 

حضرت علی اکبر (ع):

 

علی اکبر بین سالهای 33 تا 35 هجری قمری از مادر بزرگوار به نام لیلی دختر ابی مرّة بن مسعود ثقفی در شهر مدینه چشم به جهان گشود و در مکتب انسان ساز امام حسین (ع) تربیت شد و علم، ادب، کمال، ایثار و شهادت را از وجود مقدس سبط اکبر، امام حسین (ع) فرا گرفت و در هیچ زمانی از اطاعت امامت و حمایت اهداف ولایت کوتاهی نکرد و تا آخرین نفس و قطره خون از امام زمانش دفاع کرد.

 

در مورد سن اقوال مختلفی وجود دارد از جمله:

 

* ابن شهر آشوب در مناقب و طبرسی در اعلام الوری و شیخ مفید در ارشاد، سن حضرت را هیجده یا نوزده سال نوشته‏اند.

 

* ابن نمای حلی در مشیرالاحزان بیست یا بیست وسه آورده است.

 

* ابن ادریس حلّی در خاتمه کتاب بع السرائر (ص 655) می‏نویسد: با توجه به اینکه حضرت علی‏اکبر (ع) در زمان خلافت عثمان به دنیا آمده، سن حضرت بین بیست و پنج و بیست و هفت سال بوده است. مرحوم محدث قمی در نفس المهوم15 و مقّرم در رساله علی‏اکبر و ذبیح الله محلاتی در فرسان الهیجاء به همان سن 27 سال ارجحیت می‏دادند.

 

سقای جوان کربلا

 

یکی از کسانی که در کربلا به فضیلت آب آوری دست یافت، حضرت علی اکبر (ع) بود. در حدیث از امام صادق (ع) چنین نقل شده است که امام حسین (ع)، حضرت علی اکبر (ع) را در روز هشتم محرم به همراه سی سوار به سوی آب فرستاد. آنان خود را به خیل لشگر دشمن زدند و بدون هیچ ترس و هراسی به پیکار پرداختند و پس از یک درگیری سخت، به آب رسیدند و ظرفها را پر کردند و به خیمه‏ها بازگشتند، حضرت علی اکبر دوست داشت که آب زودتر از خودش به تشنگان خیام امام (ع) برسد و حتی آماده بود تا جانش را فداکند امّا یک قطره آب بر زمین نریزد16.

 

 

اولین شهید بنی‏هاشم

 

علی اکبر (ع) اولین نفر از بنی‏هاشم است که در روز عاشورا در کربلا شهید شد17

 

در زیارت ناحیه نیز چنین آمده است:

 

«اَلسَّلام عَلیکَ یا اَوَّلَ قتیل من نَسلٍ خَیرِ سلیلٍ...»18

 

سلام بر تو ای اولین شهید از دودمان بهترین نسل...

 

حضرت علی اکبر در زمان تاختن به میدان عین خورشیدی می‏ماند که از افق میدان طلوع کرده است. ناگهان دشمن، جمال حضرت محمد (ص) عصمت فاطمه و شجاعت حسین (ع) را در برابر خود مشاهده کرد.19

 

علی اکبر با رشادت کامل با دشمن جنگید و بالاخره در کمال شقاوت دشمن نابکار حضرت را با لب عطشان به شهادت رساندند.

 

هنگامی که امام حسین (ع) در کنار بدن پاک ومطهر حضرت علی اکبر حاضر شد با صدای بلند گریست و تا آن زمان هیچ کس صدای گریه آن حضرت را نشنیده بود.20

 

جوانان بنی‏هاشم پیکر علی اکبر را به سوی خیام می‏بردند که بانوان خاندان وحی از خیمه‏ها بیرون ریختند و چون او را غرقه در خون و مالامال از زخم نیزه و تیر مشاهده نمودند، با سینه‏های سوخته و موهای پریشان و ناله‏های جانسوز به استقبالش آمدند و خود را بر او انداختند. در پیشاپیش آنان حضرت زینب کبری (س) بود.21

 

 

حسن بن حسن (مثنی):

 

حسن بن حسن معروف به حسن مثنی یکی از پسران امام حسن مجتبی (ع) است. کنیه آن بزرگوار ابو محمد و مادرش خوله دختر منظور قزاریه است.22 و به روایتی می‏گویند او در روز عاشورا نوجوانی هفده ساله بوده است23.

 

ابوالحسن شعرانی می‏نویسد: تزویج حسن مثنی و فاطمه دختر امام حسین (ع) در همان ایام خروج امام حسین (ع) از مدینه یا در راه مدینه و کربلا بوده است و فاطمه در کربلا نو عروس بود24.

 

حسن مثنی همراه امام حسین (ع) در کربلا حاضر بود و در روز عاشورا به میدان جنگ رفت و با دشمنان خدا جنگ سختی کرد25.

 

سید بن طاووس می‏نویسد: حسن مثنی هفده نفر را به خاک هلاکت انداخت و هیجده زخم بر بدن مبارکش وارد شد26.

 

مقرم می‏نویسد: دست راست او نیز قطع شده بود27 براثر زخمها و خونریزی زیاد بیهوش در میدان افتاده بود. دشمن خیال کرد او نیز شهید شده است.

 

روز یازدهم وقتی به دستور عمر سعد سرهای شهدا را جدا کردند، دیدند او هنوز زنده است. اسماء بن خارجه فرازی یکی از سربازان دشمن که به مادر او نسبت داشت گفت: او را به خاطر من واگذارید. او را رها کردند و اسماء حسن مثنی را به کوفه برده وقتی این حکایت را برای عبیدالله نقل کردند گفت او را برای ابی حسّان واگذارید، پسر خواهر اوست. اسماء او را معالجه کرد و به مدینه فرستاد.28

 

 

ابوبکر بن‏الحسن (عبدالله اکبر):

 

نوجوان دیگری که روز عاشورا در کربلا حضور فعالی داشت، ابوبکر پسر امام حسن مجتبی (ع) معروف به عبدالله اکبر است29. مادر بزرگوار او کنیزی به نام رمله بود. او پس از ازدواج برادرش حسن مثنی، نزد امام حسین (ع) می‏رود و سکینه دختر عموی خود را خواستگاری و عقد می‏کند30.

 

بسیاری از مورخان نوشته‏اند که در روز عاشورا حضرت سکینه (س) عقد بسته پسر عمویش عبدالله اکبر بود و تا لحظه شهادت او مراسم زفاف انجام نشد31.

 

امّا ازدواج این دو برادر (حسن مثنی و عبدالله اکبر) با این دو خواهر (فاطمه و سکینه) از مسلّمات تاریخ است. در زیارت ناحیه مقدسه می‏خوانیم:

 

«اَلسَّلام عَلی ابی بکر بن الحسن بن علی الزکی الولی المرمّی بالسّهم الَّروی لعَنَ اللهُ قاتلهُ عبدالله بن عقبه الغنوی»32

 

سلام بر ابوبکر پسر حسن بن علی بن ابی طالب کسی که پاک و دوست داشتنی بود، کسی که با تیر دشمن از پای درآمد. خداوند قاتل او، عبدالله عقبه غنوی را لعنت کند.

 

عبدالله اصغر:

 

عبدالله اصغر پسر یازده ساله33 امام حسن (ع) روز عاشورا در کربلا حضور داشت. برخی از مورخان مادرش را زینب دختر سلیل (سیع) بن‏عبدالله34 و بعضی دیگر او را کنیز دانسته‏اند.35

 

این کودک کنار عمویش امام حسین (ع) در قتلگاه شهید شده است. امام حسین (ع) مجروح و خونین، غریب و تنها در قتلگاه افتاده است و دشمنان او را محاصره کرده‏اند. عبدالله این صحنه جگر سوز را می‏بیند. برای دفاع هرچند ناچیز به میدان می‏رود و خود را به عمویش می‏رساند و کنار آن حضرت می‏ایستد. در این هنگام مردی از قبیله یتم به نام بحربن کعب شمشیر کشید تا آن را بر امام (ع) فرود آورد، عبدالله اصغر گفت: ای پسر زن ناپاک آیا می‏خواهی عموی مرا بکشی؟ او شمشیرش را فرود آورد، عبدالله دستش را سپر کرد تا به امام (ع) اصابت نکند، دست او قطع شد و به پوست آویزان گشت. عبدالله صدا زد: یا عمّاه، یا امّاه (ای عمو جان، ای مادر) در این هنگام امام حسین (ع) او را گرفت و به سینه چسباند و فرمود:

 

ای پسر برادرم صبرکن. این زخم شمشیر و مصیبت را خیر به حساب بیاور، زیرا به زودی خداوند تو را به پدران شایسته‏ات رسول خدا (ص) و علی بن‏ابیطالب (ع) و حمزه و جعفر و حسن بن علی که درود خدا بر آنان باد ملحق خواهد ساخت. عبدالله هنوز در دامن عموی بزرگوارش بود و به دلجویی او گوش داشت که حرملة بن کامل اسدی، گلوی نازک وی را هدف تیر قرار داد و او را در آغوش امام حسین (ع) سر برید36.

 

 

عمرو بن الحسن:

 

یکی دیگر از کودکانی که در کربلا حضور داشت و پس از حادثه عاشورا به اسارت رفت، عمروبن الحسن (ع) بود. بعضی او را عمربن الحسن نوشته‏اند.

 

تاریخ درباره او چیزی بیش از آنچه در ذیل می‏آید ذکر نکرده است:

 

طبری می‏نویسد: یک روز یزید، علی بن الحسین (ع) را فرا خواند. امام سجاد (ع) با عمرو بن الحسن که پسر کوچکی بود نزد یزید رفت، خالد پسر یزید لعنت الله علیه که تقریبا با عمر و هم سن و سال بود نیز حضور داشت. یزید به عمرو گفت: آیا با پسر من کشتی می‏گیری؟

 

عمروگفت: نه، امّا یک چاقو به من و یک چاقو به او بده تا با یکدیگر بجنگیم. یزید این سخن شجاعانه عمرو را شنید. فرزند خود را در آغوش گرفت و بر سینه چسباند و گفت: این خویی است که من از اخترم می‏شناسم آیا مار جز مار می‏زاید37.

 

کنایه از اینکه عمرو بن الحسین (ع) شجاعت و دلاوری را از پدران و اجداد خود به ارث برده است38.

 

احمد بن الحسن (ع):

 

مامقانی می‏نویسد: احمد فرزند امام حسن مجتبی (ع) در سن شانزده سالگی همراه عموی بزرگوارش در کربلا حضور داشت و روز عاشورا پس از یک مبارزه شدید به شهادت رسید. مادر بزرگوار او امّ بشر اخترابی مسعود انصاری در میان بانوان اهل بیت در کربلا بود.

 

احمد بن‏الحسن نوجوانی شجاع و بی‏باک بود. او از امام حسین (ع) اجازه نبرد گرفت و به میدان رفت.

 

در این نبرد هشتاد نفر را به هلاکت رساند، بارجز خوانی بسیار زیبایش به دشمن می‏تاخت و امّا برای رفع تشنگی به پیشگاه مظلوم کربلا امام حسین (ع) می‏آمد که امام (ع) فرمودند بزودی بوسیله جدّت رسول اکرم (ص) سیراب می‏شوی.

 

و بالاخره در این مبارزه که تعداد کثیری از افراد دشمن را به هلاکت رساند در آخر دشمنان زخم خورده با شدت بیشتری او را محاصره کردند و از پایش در آوردند39.

 

 

قاسم بن‏الحسن (ع)

 

یکی دیگر از نوجوانان شجاع و نیرومندی که روز عاشورا در کربلا حضور داشت، حضرت قاسم فرزند امام حسن مجتبی (ع) بود مادر او همان مادر عبدالله اکبر یعنی رمله بود.

 

با اینکه تاریخ زندگیش مشخص نیست امّا لحظات عشق و ایثار او در روز عاشورا از شخصیت والای او، روح بلندش، معرفت و دینداریش، وفاداری، شجاعت، محبت، جانبازیش خبر می‏دهد.

 

مجلسی می‏نویسد: در اکثر روایات آمده است که قاسم بن‏الحسن نوجوانی نابالغ بود. آنگاه که امام حسین (ع) او را آماده رزم، دید، دست در گردن او انداخت و گریست. قاسم نیز به گریه افتاد. آنقدر گریه کردند تا از هوش رفتند. هنگامی که به هوش آمدند، قاسم از عموی بزرگوارش اجازه مبارزه خواست. امام حسین (ع) اجازه نداد، قاسم به التماس افتاد و آنقدر دست و پای آن حضرت را بوسید تا اجازه مبارزه گرفت.

 

حضرت قاسم در حالی که اشک از چشمهایش جاری بود به میدان رفت و این رجز را خواند. اگر مرا نمی‏شناسید، پس بدانید حسن فرزند امام حسین (ع) نوه پیامبر اسلام (ص) هستم. این حسین است که مانند اسیری گروگان مردم است، خدا آنان را سیراب نسازد، صورتش چون پاره ماهی می‏درخشید. با آن کوچکی سی وپنج مرد جنگی دشمن را از پای در آورد40.

 

حضرت قاسم (ع)بعد از جنگ و مبارزه‏ای نابرابر توسط عمرو یعد جراحت شدیدی برداشت به‏طور که قاسم با فرق شکافته، بدن مجروح و پایمال شده از سم اسبهای دشمن، روی خاک داغ کربلا و در برابر؟ آفتاب سوزان پای بر زمین می‏سائید41.

 

حضرت امام حسین (ع) بدن پاک قاسم را در کنار بدن پاک و مطهر حضرت علی اکبر و سایر شهیدان اهل بیت قرار داد و به آسمان روی کرده و فرمود:

 

خدایا به حساب آنان برس و چندان از آنان بکش و پراکنده ساز تا هیچ‏کس از آنان باقی نماند و هرگز آنان را نیامرز.

 

ای عموزادگان و اهل بیت من! صبر کنید که از این پس هرگز ذلیل و خوار نشوید.

 

در زیارتنامه معروف ناحیه مقدسه آمده است.

 

السلام علی القاسم ابن الحسن بن علی المضروب هامَته المسلوب لامته...

 

سلام بر قاسم پسر امام حسن (ع) آن نوجوانی که دشمن فرقش را شکافت و لباس جنگی‏اش را ربود. آنگاه که عمویش حسین (ع) را به کمک طلبید، مانند باز تیز پرواز بر بالین او حاضر شد. پاهایش را بر خاک گرم کربلا می‏سائید. در این هنگام امام (ع) فرمود: از رحمت خدا دور باشند قومی که تو را کشتند. آنان که جد و پدر بزرگوار تو را در روز قیامت دشمنشان است.

 

امام باقر (ع):

 

شیخ مفید رحمت‏الله علیه می‏نویسد: امام سجاد (ع) پانزده فرزند داشت که تنها یکی از آنان در کربلا بود و او امام باقر (ع) بود42.

 

مادر بزرگوار امام باقر (ع) فاطمه دختر امام حسن مجتبی (ع) معروف به عبدالله است.

 

امام پنجم (ع) در روز دوشنبه سوم صفر یا اول رجب سال 57 هجری قمری در شهر مدینه چشم به دنیا گشود. او سه سال و نیمه بود که همراه پدر و جد بزرگوترش در کربلا حضور داشت. با چشمان کوچک خود حوادث خونین عاشورا و دوران اسارت را در حافظه خویش ثبت کرد.

 

 

فرزندان حضرت زینب (عون و محمد بن عبدالله)

 

در تاریخ کربلا نوجوانان و جوانان بسیاری در رکاب سیدالشهداء (ع) بر علیه دشمن غدّار مبارزه نموده‏اند و به درجه رفیع و جایگاه والای شهادت رسیده‏اند که از جمله این عزیزان فرزندان زینب (س) می‏باشند. حضرت زینب کبری (س) با پسر عموی خود عبدالله بن جعفر بن ابی طالب (ع) ازدواج کرد و صاحب چند فرزند به نامهای علی، عون، محمد، عباس، ام‏کلثوم شد43. عون و محمد در کربلا و روز عاشورا همراه مادرشان و امام حسین (ع) حضور فعال داشتند و به شهادت رسیدند.

 

شریف کاشانی می‏نویسد: حضرت زینب (س) پس از شهادت حضرت قاسم، موهای عون و محمد را شانه کرد و چشمانشان را سرمه کشید و لباس نو به آن پوشاند و شمشیر به کمرشان بست. سپس آن دو نوجوان شجاع را نزد برادر خود برد و برایشان اجازه مبارزه طلبید. امام فرمود: شاید عبدالله راضی نباشد. عرض کرد: عبدالله راضی است. او خود به من سفارش کرده است که اگر جنگ روی داد، فرزندان من پیش از فرزندان برادرت باید به میدان بروند و جانشان را نثار کنند.

 

پس از اصرار زیاد و سوگند دادن امام به مادر و پدر و جد بزرگوارش، حضرت اجازه فرمود.

 

محمد و عون، شمشیر به دوش، به میدان آمدند. تا چشم عمر سعد به آن دو طفل افتاد، گفت عجب محبتی این خواهر به برادرش دارد! او دو نوجوان خود را فدای برادر می‏کند44.

 

و آنها بعد از یک مبارزه دلیرانه محمد به دست عامربن نهشل تمیمی به شهادت رسید. در زیارت ناحیه مقدسه نام محمدبن عبدالله بن جعفر بن ابی طالب (ع) آمده است.

 

السلام علی محمد بن عبدالله بن جعفر الشاهد مکان ابیه و التالی لافیه و واقیهِ ببدنِه. لَعَنَ اللّه قاتلهُ عامِرِبن نَهشَلِ التَمیمی45

 

سلام بر محمدبن عبدالله بن جعفر که جایگاه جدش را در بهشت دید و پس از برادرش به شهادت رسید و نگهدار بدن برادر بود. خداوند قاتل او عامربن نهشل تمیمی را لعنت کند.

 

و عون در یک نبرد سنگین سه سوار و هیجده پیاده از دشمنان خدا را به جهنم فرستاد و در پایان به دست عبدالله بن قطنه الطائی (تیهائی) به شهادت رسید46.

 

در زیارت ناحیه مقدسه می‏خوانیم:

 

«السلام علی عون بن عبدالله بن جعفرٍ الطیار حلیف الایمانِ و منازل الاقران الناصر للَّرحمنِ التّالی للمثانی و القرآن لعن الّهُ قاتلُِه عبداللّه بن قُطنة الطّائی الَّنهاتی»47

 

سلام بر عون فرزند عبدالله بن جعفر کدام جعفر؟ همان طیار بهشت، هم پیمان ایمان، هماورد همگنان، یاور خدای رحمان و تلاوت کننده قرآن. خداوند قاتل او عبدالله بن قطنه طائی بنهانی را لعنت کند.

 

فرزندان مسلم (ع)

 

در جریان کربلای حسینی حضرت مسلم (ع) به عنوان سفیر کبیر اباعبدالله (ع) تا پای شهادت به رسالت سنگین خویش جامه عمل پوشید و دو فرزند نوجوانش که برای رسیدن به پدر در بین راه توسط حارث سنگدل به شهادت رسیدند امّا چند تن دیگر از فرزندان مسلم در کربلا حضور داشتند از جمله:

 

عبدالله بن مسلم بن عقیل:

 

او به همراهی دائی و مادرش در کربلا حضور داشت. مادر او رقیه دختر علی (ع) است48.

 

او بعد از اذن مبارزه از حضرت امام حسین (ع) در مبارزه با دشمن به میدان رفت و بعد از یک مبارزه دلاورزانه توسط عمروبن صبیح میدوای و اسد بن مالک به شهادت رسید49.

 

- محمد بن مسلم بن عقیل:

 

مامقانی می‏نویسد: محمد بن مسلم بن عقیل نوجوان دوازده یا سیزده سالی بود که روز عاشورا در کربلا با امام حسین (ع) شهید شد. مادر او کنیز بوده است. او شرافت نسب، شهادت و اطاعت از امام زمان خود را برای خویش جمع نموده بود50.

 

 

کودکان اصحاب امام حسین (ع)

 

از جمله فرزندان اصحاب که در کربلا حضوری قوی داشتند و به مبارزه با دشمن پرداخته‏اند عبارتند از:

 

محمد بن ابی سعید (11 ساله):

 

که توسط فردی به نام لقیط بن ایاس شهید شد51.

 

عمرو بن جناده (11 ساله):

 

که در حد توان جنگید و توسط دشمنان سنگدل سر او جدا شد و به سوی لشگرگاه امام حسین (ع) انداختند. مادرش پیش آمد آن را برداشت و خون از چهره‏اش پاک کرد و بر سینه چسباند و گفت: آفرین بر تو پسرم، ای شادی قلبم و ای نور چشمم.

 

سپس آن سر را به سینه مردی از سپاه دشمن زد و او را کشت. آن گاه تیرک خیمه را برگرفت و به دشمن حمله کرد و دو مرد را از پای در آورد و به دوزخ فرستاد. امام حسین (ع) او را به خیمه‏اش برگرداند و در حقش دعا کرد52.

 

 

قاسم بن حبیب بن مظاهر:

 

که در کربلا حضور داشت و پسر تازه بالغی بود امّا در کربلا شهید نشده و قاسم بالاخره در مدتی بعد قاتل پدر را شناسایی کرد و به درک و اصل کرد53.

 

بین کودکان و نوجوانان و جوانان حاضر در کربلا از دختران ابا عبدالله (ع) و بنی‏هاشم و اصحاب حضرت نیز حضور داشتند که جداگانه نقش این عزیزان قابل بررسی است. اسامی این افراد به شرح زیر است:

 

* فاطمه دختر امام حسین (ع)

* سکینه دختر امام حسین (ع)

* رقیه دختر امام حسین (ع)

* حمیده دختر مسلم بن عقیل (ع)

* عاتکه دختر مسلم بن عقیل (ع) (زیر دست‏وپا به شهادت رسید)


  
  
سفر به ترکبه با تور ترکیه

تور ترکیه ارزان قیمت با یلداسیرپارسیان موقعیت جغرافیایی ترکیه و همجواری آن با کشورهاب اروپایی,روی فرهنگ وآداب ورسوم مردم  ترکیه تأثیر بسزایی گذاشته است. ترکها مردمی خانواده دوست و خونگرم هستند.مرد ریس خانواده محسوب می شود و زن طبق قانون , بعد از ازدواج از نام خانوادگی شوهرش استفاده می کند.چند همسری در ترکیه غیرقانونی است و ازدواج ها باید رسمأ ثبت شوند و ازدواج مذهبی , به تنهایی, و بدون ثبت قانونی , غیرقانونی می باشد.
مراسم ازدواج در ترکیه همراه بارسوم وعقاید خاصی است.مثلأ هنگامی که دختری ازدواج میکند تمام دوستان وی نامشان رادرون کفش عروس مینویسند ودر پایان مراسم ازدواج اگرکسی نامش از داخل کفش پاک شده باشد, به این معنی است که به زودی ازدواج خواهد کرد.
درمحله های ترکیه تقریبأ هیچ محله ای بدون قهوه خانه نیست ومردهای ترک ساعت ها با دوستانشان در کافه ها وقهوه خانه ها می نشینند وصحبت می کنند.زنان هم برای چای بعد از ظهر درزمان های معینی , به نام دوره های 7 تا 17 روزه , با دوستان و همسایگان خود در یک جا جمع می شوند.
اگرچه مردم ترکیه به خاطربرخورد با فرهنگ های اروپایی غیررسمی ترشده اند, اما با این حال همچنان اصطلاحات مؤدبانه و تعارف در بین آنها وجود دارد.مثلأ واژه آبی به معنای برادر بزرگتر ع درمقابلش قارداش به معنای برادر, آبلا به معنای خواهربزگتر در مقابل باجی به معنای خواهر , برای ایجاد تمایز بین بزرگ تر و کوچک تر استفاده میشود.
ترکها مردم مهمان نوازی هستند.آنها ازدعوت مهمان به منازلشان لذت می برند.اگر مهمانان زود از خانه بروند ,نوعی بی احترامی به صاحب منزل وحمل برخوش نگذشتن به مهمان میشود.در مواقع عزاداری , همسایگان تا روز سوم غذاهای آماده شده ی خورا به منزل داغدیده می فرستند.حلوانیز تنها غذایی است که خانواده مرحوم می پزد و برای همسایگان می فرستد. دوستان نزدیک مرحوم حلوا را آماده می کنند ؛ به طوری که نفر اول , ملاقه را به نفر بعد می سپارد و او هم در حالی که حلوا را هم ی زند , به ذکر خاطره ای از آن مرحوم میپردازد.معمولأ حلوا زمانی آماده می شود که تمام افراد حاضر درمورد مرحوم به ذکر جمله ای پرداخته باشند. این مراسم ساده سبب می شود که مردم از اوقات خوش خود با آن مرحوم حرف بزنند وبرای لحظه ای غم خودرا فراموش کنند و پیوندهای بین خودرا محکم نمایند.

  
  
سفر به گرجستان با تور گرجستان ارزان قیمت
تور گرجستان و آشنایی با اداب و رسوم مردم گرجستان
گرجستان در جنوب غرب آسیا در مرز دریای سیاه بین ترکیه و روسیه قرار دارد. این کشور با آب و هوای معتدل در سال 1991 از اتحادیه شوروی جدا شد و استقلال پیدا کرد و تفلیس نیز پایتخت آن است. جمعیت عمده این کشور را گرجستانی ها تشکیل می دهند اما نژادهای دیگری از جمله ترک ادربایجانی، روس و ... نیز در این کشور ساکن اند. بیشتر مردم این کشور مسیحی هستند
به گزارش باشگاه خبرنگاران ، مهمان نوازی گرم از خصوصیات مردم این کشور است.
مقام و منزلت اجتماعی
جامعه گرجستان دارای سلسله مراتب است.
به هنگام معرفی، ابتدا افراد مسن که جایگاه خاصی دارند معرفی می شوند.
بزرگ خاندان مسئولیت تصمیم گیری مسائل تجاری یا خانوادگی را بر عهده دارد.
رسم ملاقات در گرجستان
در ملاقات اولیه، در حالی که با طرف مقابل دست می دهید بگویید «گام جوبا» ، یعنی سلام.
تنها نزدیکان یکدیگر را با اسم کوچک صدا می زنند.
آداب و رسوم هدیه دادن
همانند بیشتر اروپایی ها، کادوها در جشن تولد و سالروز میلاد مسیح داده می شود.
لازم نیست کادو گران قیمت باشد.
به هنگام دعوت شدن به منزل یک گرجستانی، با خود گل یا شکلات ببرید.
در صورت دادن گل، تعداد آن ها عدد فرد باشد. زیرا گل به تعداد زوج در مراسم تدفین کاربرد دارد.
آداب غذا خوردن

عموما با آرامش و بدون هیچ عجله ای غذا می خورند.
غذا خوردن بهانه ای است برای لذت بردن از کنار یکدیگر بودن.
میزبان به راحت بودن، رضایت و پذیرایی مناسب از مهمان توجه خاصی دارد.
در صورت امکان تمام غذای موجود در سفره را بچشید.
به مهمان حداقل سه بار غذا تعارف می شود و در صورتی که هر بار غذا بکشد، میزبان خوشحال خواهد شد.
نباید غذا در بشقاب باقی بماند.

  
  
تور روسیه ارزان قیمت

آشنایی با آداب و رسوم مردم روسیه
آشنایی با روسیه سفر به روسیه با تور روسیه یلداسیرپارسیان....
روسیه -روسی: ??????، واج‌نویسی: راسیا با نام رسمی فدراسیون روسیه)  (?????????? ?????????، راسیسکایا فدراتسیاپهناورترین کشور جهان است که در شمال اوراسیا قرار دارد. این کشور در آسیای شمالی و اروپای خاوری واقع است و با اقیانوس آرام شمالی و اقیانوس منجمد شمالی؛ و نیز با دریای خزر، دریای سیاه، و دریای بالتیک مرز آبی دارد. روسیه با 14 کشور آسیایی و اروپایی مرز زمینی دارد.
روسیه با 17?075?400 کیلومتر مربع وسعت، پهناورترین کشور جهان است. روسیه بزرگترین کشور جهان محسوب میشود با وجودی که بعد از فروپاشی کمونیسم کشورهای زیادی ازآن جدا شدند اما هنوز حدود 12 درصد کل خشکیهای جهان رو شامل میشود.این کشور عمدتا جلگه ای و همواره و از بالا به زمینهای آن که نگاهی میندازیم تماما سبزی جنگل و رودخانه های پیچ در پیچ مشاهده میشود.
این کشور آب و هوایی به شدت سردسیر دارد تا جاییکه در بخشی از مناطق سیبری آن در زمستان درجه هوا به منهای 70 درجه هم میرسدو اگر عینک به چشمتان باشد و به خارج خانه بروید قاب عینک در جا به پوستتان چسبیده و برای جدا کردنش چاره ای جز کندن پوست خود ندارید.
در این کشور بیش از 100 ملیت و قوم زندگی میکنند اما زبان رسمیشان روسی و خطشان سیریلیک است.بدبختانه کلیه نوشته ها در هرجا به همین زبان است و هیچ جا حروف انگلیسی دیده نمیشود.پس بهتر است قبل از سفر به روسیه الفبای ان را فرا بگیرید.
اکثر مردم تابع کلیسای ارتودوکس هستند اما مذاهب اسلام و بعد آن یهود هم در آنجا پیروان زیادی دارند.اصولا دین چیزی نیست که به واسطه آن در روسیه بین مردم جدایی بیفتد.همه برادر گونه در کنار هم هستند.در آنجا هیچ وقت عبارت<مسلمان تروریست > را نخواهید شنید.
فرهنگ و سنن مردم آن آمیزه ای از زندگی اروپای غربی و اسلاوهای شرقی است.ادبیات روسی یکی از غنی ترین ها در جهان است که عصر طلایی آن از زمان پطر کبیر آغاز شد و در سالهای 1810 تا 1830 به اوج خود رسید و بزرگترین شاعر روس یعنی <الکساندر پوشکین> را خلق کرد.
روسیه حدود 142 میلیون تن (براورد 1387) جمعیت دارد، که از این دید در جهان نهم است. تراکم جمعیت روسیه 3/8 تن در هر کیلومتر مربع است که از پایینترین نرخهای تراکم جمعیت در جهان است. همچنین نرخ رشد جمعیت در این کشور منفی است. بیشتر جمعیت روسیه در غرب این کشور (بخش اروپایی) زندگی می‌کنند. حدود 80 درصد (115 میلیون تن) از مردم روسیه از نژاد روسی هستند و سایر نژادهای این کشور عبارتند از: تاتار، اوکراینی، چوواش، چچنی، ارمنی، ترک، داغستانی، مغول، آواری، اینگوش، چرکس، بالکار، اوستیایی، آذری، گرجی، و...
اگر چه ملت روس از نژاد اسلاو و اروپایی هستند، اما برخورد نزدیک و تماس ممتد با نژادهای شرقی در طول قرون متمادی موجب شده است که فرهنگ ملت روس از ویژگیهای شرقی فراوانی برخوردار باشد. حضور اقوام و ملیت های آسیایی و آمیزش آنان با روسها در این جهت تأثیر به سزایی داشته است. حضور نزدیک به بیست میلیون جمعیت مسلمان (15 درصد جمعیت کشور) پیوستگی روسیه را به شرق و جهان اسلام تشدید می‌نماید.
زبان رسمی روسیه، زبان روسی است. ولی 27 زبان رسمی دیگر نیز در جمهوری‌ها و مناطق خودگردان این کشور وجود دارد. دو شهر بزرگ روسیه یعنی مسکو و سن‌ پترزبورگ از شهرت جهانی برخوردارند. این دو شهر را به دو موزه بزرگ می توان تشبیه کرد. هر ساله صدها هزار نفر جهانگرد از سراسر دنیا برای دیدن موزه ها و مراکز تاریخی، هنری و تفریحی این دو شهر عازم روسیه    می شوند. تاریخ پر از فراز و نشیب این کشور و مبهم مانده روسیه برای مردم دنیا در طی هفتاد سال حکومت کمونیستی،‌ اشتیاق جهانگردان را برای بازدید از روسیه (در دوره پس از فروپاشی) دو چندان می کند.هنر و ادبیات روس نیز از شهرت جهانی برخوردار است. مردم دنیا همانقدر که روسیه را با لنین و استالین و تحولات بزرگ سیاسی آن در طول قرن بیستم می شناسند، این کشور را با نویسندگان بزرگی همچون "گوگول"، "تولستوی"، "داستایوفسکی" و "ماکسیم گورکی" به خاطر دارند.روابط دو کشور ایران و روسیه از قدمتی چهارصد ساله برخوردار است.
اقتصاد این کشور بر پایه سرمایه داری و خصوصی سازی است، که این موضوع پس از فروپاشی شوروی و رهایی از اقتصاد دولتی و سوسیالیستی انجام شد.اکنون دمیتری مدودف رییس جمهور روسیه‌است، ولی ولادیمیر پوتین که اکنون نخست وزیر است، فرمانروای واقعی کشور محسوب می‌شود.
اعیاد در روسیه
در روسیه اعیاد به دو دسته اعیاد ملی و اعیاد کلیسای ارتدکس تقسیم می شوند.
اعیاد ملی روسیه عبارتند از:
2-1 ژانویه، آغاز سال نوی میلادی (12 و 13 دی ماه)
23 فوریه، روز مدافعین میهن که روز مرد محسوب می شود (5 اسفند ماه)
8 مارس، روز زن (18 اسفند)
2-1 مه، عید صلح و روز کارگر (12 و 13 اردیبهشت)
9 مه، روز پیروزی بر آلمان نازی (20 اردیبهشت)
12 ژوئن، روز استقلال (23 خرداد)
4 نوامبر، روز وحدت ملی (14 آبان)
7 نوامبر، روز آشتی و توافق (17 آبان)
12 دسامبر، روز قانون اساسی (22 آذر)
اعیاد کلیسای ارتدوکس بر اساس تاریخ زندگی حضرت عیسی(ع) به روایت این کلیسا انتخاب شده اند و عبارتند از:
7 ژانویه، تولد حضرت عیسی مسیح (ع) (18 دی ماه)
19 ژانویه، روزی که عیسی (ع) توسط حضرت یوحنا غسل تعمید گردید و روح القدس به شکل کبوتری بر وی نازل شد و او را نورانی کرد. (30 دی ماه)
15 فوریه، روز وصال با خدا. روزی است که پیرمرد دانشمندی به نام «شیمون» بنا به وعده ای که به او داده شده بود با حضرت عیسی(ع) در معبد مقدس دیدار کرد. (27 بهمن)
19 اوت، جشن تغییر هویت. این روزی است که به تعبیر کلیسای ارتدکس می توان گفت عیسی(ع) به پیامبری انتخاب شد، زیرا صدایی از آسمان به سه حواری عیسی رسید که گفت: "این پسر محبوب من است که تبرک من بر اوست، حرف او را گوش کنید." در این روز ضمن دعا خواندن عیسی (ع) ناگهان چهره اش مثل خوشید درخشان شد و لباسش سفید مثل برف و هاله ای از نور دور او را گرفت.
جشن شاخه های نخل (روز یکشنبه در ششمین هفته روزه کبیره)، روزی است که عیسی(ع) به اورشلیم وارد شد و مردم با شاخه های نخل از وی استقبال کردند.
احیای مسیح، این روز مصادف با عید پاک است زیرا در این روز عیسی را به صلیب کشیدند، اما شنبه شب عیسی (ع) از بدن انسانی به بدن روحانی فنا ناپذیر تبدیل شد و جسدی از وی باقی نماند.
عروج عیسی مسیح (روز چهلم بعد از احیای مسیح)، پس از چند بار ظاهر شدن عیسی (ع) به افراد مختلف سرانجام در کوه زیتون عروج کرد.
نزول روح القدس ( روز پنجاهم بعد از احیای مسیح)، روزی است که پس از انتخاب ماتی به جای یهودای خائن، آنان توسط روح القدس، غسل تعمید آتشین شدند و به این وسیله کاملاً دگرگون شدند و ایمانشان مستحکم گردید و به مبلغین مصمم عیسی(ع) تبدیل شدند.
28 اوت، روز درگذشت مریم مقدس، 24 سال بعد از مصلوب شدن عیسی مسیح
27 سپتامبر، نصب صلیب خدا. روزی است که پس از سالیان سال صلیبی که عیسی مسیح(ع) توسط آن مصلوب شده بود، کشف و توسط اسقفی به نام ماکاریوس از حالت افتاده به شکل قائم قرار گرفت. (7مهر)
21 سپتامبر، روز تولد مریم مقدس (ع) (31 شهریور)
4 دسامبر، روز ورود مریم مقدس به معبد اورشلیم (14 آذر)
7 آپریل، روز مژده خداوند به مریم مقدس. در این روز بود که جبرئیل به وی خبر داد که او برگزیده زنان دنیاست و با نازل شدن روح القدس مبارک خواهد شد. (19 فروردین)
خرافات در روسیه
مردم روسیه که در 982 میلادی دین مسیحیت و مذهب ارتدکس را پذیرفتند، هنوز بقایای خرافات و بت پرستی که طی قرن ها در این سرزمین وجود داشت را در خود حفظ کرده اند. در همه آیین ها و روشهای اعتقادات خرافی و بت پرستانه وسوسه های شیطان و مخالفت با مذهب دیده می شد. گاهی تزارها می کوشیدند با این امور مبارزه کنند، اما این موضوع تا جایی ریشه داشت که قابل مبارزه نبود. اعتقادات بی پایه و عقاید خرافی حتی امروزه و بعد از سال ها حکومت کمونیست ها که همه چیز را به اصطلاح با ترازوی علم می سنجیدند، همچنان در مردم روسیه وجود دارد.
بطور مثال مردم روسیه معتقدند:
اگر کسی بطور تصادفی پای کسی را لگد کرد، طرف مقابل هم باید پایش را لگد کند وگرنه دعوا خواهد شد.
اگر با یک دستمال یا حوله دو نفر همزمان دست و صورتشان را خشک کنند، دعوا خواهد شد.
اگر کسی عکسش را به دوست خود هدیه دهد دعوا خواهد شد.
اگر کسی به دوستی تلفن کند و او صدایش را نشناسد، یا اگر کسی در خیابان به دوستی برسد و آن دوست فوراً او را نشناسد، پولدار خواهد شد!
اگر از کسی تعریف می‌کنید یا کسی از شما تعریف کند، به طور تمثیلی سه بار روی شانه‌ چپ‌تان تف کنید و یا سه بار به چوب بزنید.
اگر در روسیه چیزی را جا گذاشتید، معنی این است که به روسیه برخواهید گشت!
اگر کسی سکسکه کند به او می گویند کسی به یادت است!
اگر در موقع غذا خودرن کارد یا چنگال به زمین بیفتد مهمانی خواهد آمد. اگر کارد بیفتد مهمان مرد و اگر چنگال باشد مهمان زن خواهد بود!
اگر پرنده از پنجره وارد خانه ای شود، کسی در آن خانه خواهد مرد و باید پرنده را از پنجره بیرون کرد و نه از در یا جای دیگر !
اگر یک نفر در نشستن یا راه رفتن بین دو نفر هم نام قرار گیرد باید فوراً آرزویی بکند، زیرا آرزویش برآورده می شود. اگر اسم خودش و پدرش یکی باشد ( در روسیه برخلاف ایران این کار غیر معمول نیست) دو آرزویش بر آورده خواهد شد!
اگر جمع سه شماره اول و سه شماره دوم بلیط اتوبوس یا تراموا برابر باشد، بلیط مبارکی است و باید آنرا بلعید و آرزو کرد!
اگر دود بجای آنکه بالا برود روی سطح زمین حرکت کند، باران خواهد بارید!
اگر پرنده ها بجای آسمان در نزدیکی زمین پرواز کنند، نشان باریدن باران است!
اگر در دو طرف چارچوب در کسی را ببیند، نباید با او دست دهد یا چیزی از او بگیرد چون بد شانسی خواهد آورد!
اگر کسی خانه را به طرف چارچوب در جارو کند، بدبختی نصیب خانواده می شود!
اگر کسی در خانه کسی مرده است تا زمانی که جسدش بیرون نرفته نباید جارو زد، شگون ندارد!
اگر از خانه خارج شدید و یادتان آمد که باید برگردید، چنانچه مسئله خیلی مهم نیست برنگردید و اگر برگشتید حتماً در خروج دوم جلو آینه بایستید و شکلکی در آورید و گرنه بدشانسی به شما روی خواهد آورد!
اگر در خانه عنکبوت دیده شود، دلیل گرفتن هدیه یا آمدن نامه است بخصوص اگر سفید یا بزرگ باشد. در هر صورت کشتن عنکبوت شگون ندارد!
اگر می خواهید از برنامه های آینده تان حرف بزنید یا از کسی یا چیزی تعریف کنید، سه ضربه به جسمی چوبی بزنید یا بطور سمبلیک روی شانه چپتان تف کنید وگرنه چشم زخم به شما می رسد و در کارتان موفق نمی شوید!
اگر می خواهید به کسی گربه ای هدیه دهید باید بطور سمبلیک آنرا بفروشید ( مبلغ ناچیزی بگیرید) هدیه گربه شگون ندارد و گرنه گربه وحشی و بداخلاق خواهد شد!
اگر می خواهید به کسی هدیه ای بدهید حتماً دستمال نباشد که خیلی بد است، زیرا شما برای طرف مقابل آرزوی گریه و غم می کنید!
اگر به کسی چاقو هدیه بدهید طناب دوستی خودتان با او را قطع کرده اید!
اگر می خواهید گل هدیه بدهید حتماً باید تعدادش فرد باشد. تعداد زوج برای عزاداری استفاده می شود!
اگر می خواهید مهمانی بروید حتماً هدیه ای با خود ببرید هرچند ارزان باشد، اما دست خالی نروید!
اگر کسی آینه را بشکند، بلاهای زیادی به سرش خواهد آمد!
اگر جوانی در مراسم سال نو در گوشه میز بنشیند (نوک میز) 7 سال بختش بسته خواهد شد!
اگر ظرف شکستنی از دست کسی بیفتد و بشکند، بلا از او دور شده و هرچقدر تعداد قطعات بیشتر باشد بهتر است!
اگر دختری در جایی بخوابد که قبلاً نخوابیده (چه خانه خودش، چه محل دیگر) می تواند آرزو کند که شوهر آینده اش را (حتی اگر او را نشناسد) در خواب ببیند و او شوهر آینده را حتماً در خواب خواهد دید!
اگر گربه‌ سیاه در راه ببینید، شگون ندارد!
اگر کسی در خانه یا آپارتمان سوت بزند، ثروتش را از دست خواهد داد!
اگر سیگار را از آتش شمع روشن کرد، بدبختی می‌آورد !
اگر ظرف نمک در سفره چپه شود، باعث بدبختی می شود مگر این که سه بار، کمی نمک روی شانه‌ چپ خودتان بریزید !
شیوه زندگی در روسیه
زندگی جمعیت روسیه در میزان ملموسی به سطح درآمد مردم بستگی دارد. برای روسهای فقیر زندگی سراسر یک مبارزه بقا می‌باشد. بسیاری از افراد مشغول فروختن اشیاء خانوادگی یا کالاهای مصرفی می‌باشند. شیوه زندگی افراد ثروتمندتر در حد ملموسی غربی شده است. کالاهای آمریکایی و تفریحات آمریکایی بالاخص در شهرهای بزرگ محبوب هستند. تماشای تلویزیون و ویدئو یی از انواع رایج فراغت می‌باشد. تلویزیون روسیه نیز اکنون به نمایش برنامه‌های غربی مانند مسابقات تلویزیونی و سریالها پرداخته است.قرائت کتاب مانند دوران شوروی بسیار رایج است لکن سبک‌های ادبی مورد توجه بشدت تغییر یافته است. بجای نویسندگان کلاسیک روسیه مردم به داستانهای جنایی، عاشقانه و تخیلی رو آورده‌اند.  انواع ورزش غربی مانند تنیس که در دوران شوروی نهی می‌شدند امروز رایج شده‌اند و بالاخص بین طبقات بالا محبوبیت دارند. انواع ورزش سنتی مانند شطرنج و فوتبال نیز همچنان محبوبیت بالایی دارند. کنسرت گروههای مشهور غربی در مسکو و دیگر شهرهای بزرگ امری عادی شده و بسیاری از گروههای راک روسیه به تقلید از گروههای غربی پرداخته‌اند هرچند گروههایی هم به موسیقی سنتی و آلات سنتی روسیه رو آورده‌اند.
بسیاری از روسهای شهرنشین آخر هفته را در به اصطلاح داچا  (هانه ییلاقی) سپری می‌کنند که در حومه شهر قرار دارند. داچای معمولی یک اتاقک کوچک بیش نیست و تنها قطعه زمین کوچکی دارد. ولی داچاهای روسهای تازه به دوران رسیده (به اصطلاح روسهای نو) قصرهای مجلل با استخرهای بزرگ  و دیگر تجهیزات گرانبها می‌باشد. اغلب صاحبان داچاها در قطعه زمین خود سبزیجات می‌کارند.
روس ها معمولاُ روزانه 3 وعده غذا می‌خورند. صبحانه معمولاً از کاشا (آش پخته شده با کره) و پنیر تشکیل می شود.  ناهار وقت ظهر صرف می شود و وعده اصلی غذا خوردن است. ناهار معمولاً از “اول” یعنی سوپ (مانند بورش که از سبزیجات پخته شده و با خامه ترش صرف می‌شود) و “دوم” که غذای اصلی است و از گوشت با سیب زمینی یا ماکارون یا چیز دیگری همراه می‌باشد تشکیل شده است. گاهی همراه با غذاهای اصلی به اصطلاح “زاکوسکی” (مزه مانند ماهی شور، تخم مرغ پخته، خاویار) نیز داده می‌شود. بین خوراکیهای محبوب میتوان به “پلمنی” (گلوله‌های خمیر پر از گوشت چرخ کرده یا سبزیجات است که در آب جوش آماده می شود و روی آن نیز خامه ریخته می‌شود)، بیف ستروگانوف (گوشت سرخ شده و ماکارون) اشاره کرد. شام یا “اوژین” متشکل است از چای و زاکوسکی. علاوه بر چای، قهوه و نوشابه ملی “کواس”، همچنین آبجو و ودکا بین مردم روسیه محبوبیت فوق العاده دارند.
 دعا و مراسم مذهبی
در روسیه قدیم رسم بود که قبل از صرف غذا دعا خوانده شود. همچنین رسم بود قبل از طلوع خورشید بیدار شده به عبادت خداوند بپردازند و از او بخواهند که آنان را در انجام کارهای نیک موفق گرداند. قبل از مسافرت، ساختن خانه، تعمیر خانه و انجام کارهای مهم و حوادث خطرناک، پس از استحمام، عبادت می‌کردند. قبل از لشکرکشی و یا دفاع از شهر و یا پاکسازی آن از دشمن، ابتدا نظامیان به سر و وضع خود می‌رسیدند سپس به دعا می‌پرداختند، بعد عازم جنگ با دشمن می‌شدند. آنها معتقد بودند اگر در راه وطن کشته شوند، پس از مرگ فرشتگان روح آنان را به جایگاه ابدی برده، در سعادت زندگی خواهند کرد.
ثروتمندان بزرگ، دارای کلیسای مخصوص به خود بودند و کشیش‌هایی را با پرداخت حقوق استخدام می‌کردند تا مراسم مذهبی آنان را اداره کنند. این مراسم شامل ادعیه روزانه یا دعاخوانی برای انجام امور بزرگ و یا دفع بلا و بیماری می‌شد.
ثروتمندان متوسط، در منزل خود اتاقی را به امور مذهبی اختصاص می‌دادند که در آن کتاب مقدس و اشیاء مذهبی دیگر از قبیل شمایل‌ها، صلیب و غیره قرار می‌گرفت و افراد خانواده برای انجام مراسم مذهبی در آنجا جمع می‌شدند. ارشد خانواده جلوی تمام اعضاء ( زن، فرزندان و خدمتکاران ) در نزدیک محراب زانو می‌زد و دعا را با صدای بلند می‌خواند. البته در موقع دعا، چراغ و شمع روشن می‌کردند و مواد خوشبو می‌سوزاندند. پس از پایان مراسم، پرده‌ی محل شمایل‌ها کشیده، چراغ و شمع‌ها را خاموش می‌کردند و افراد محل را ترک می‌کردند.
مردم عادی نیز گوشه‌ای از اتاق که شامل یک تاقچه می‌شد را به محراب اختصاص می‌دادند که در آن شمایل، صلیب، شمع و غیره می‌گذاشتند.مراسم دعاخوانی و عبادت تنها به روزها ختم نمی‌شد و ممکن بود فرد یا افرادی به شب زنده‌داری و عبادت‌های طولانی شبانه بپردازند که گاهی تا صبح طول می‌کشید.
 
برخی از سنتهای مردم روسیه
روز شهر
در روسیه همه شهرهای کوچک و بزرگ برای خودشان جشن تولد دارند . مردم هر شهر ، یک روز را در سال بعنوان « روز شهر » جشن می گیرند . در این روز چهره شهر عوض می شود . از مراسم روز شهر می توان به اجراء برنامه توسط گروه های موزیک و رقص سنتی و مدرن ، کنسرتهای خیابانی ، مسابقات ورزشی همگانی ، نمایشگاههای هنری ، بازارهای مکاره و مسابقه نقاشی کودکان بر روی آسفالت اشاره کرد .
 
 
پرنده های چوبی
پرنده های دستساز چوبی با بالهای باز بطور سنتی در ناحیه شمالی روسیه ساخته می شوند .وجود این پرنده ها در هر خانه نشانه ای از صلح و آرامش است .
گــُرکا! گــُرکا!
اگر یک روز تعطیل و آفتابی به جاهای دیدنی مسکو سری بزنید ، عروس و داماد های بسیاری را خواهید دید که شادمانه قدم می زنند و فیلم و عکس عروسی می گیرند . دختران جوان با دیدن عروس و داماد با لحنی شیطنت آمیز فریاد می زنند: گــُرکا! گــُرکا! یعنی تلخــــــه! تلخـــــه!
در فرهنگ روسی گــُرکا یعنی عروس و داماد باید همدیگر را سخت ببوسند و زندگیشان را شیرینتر کنند.
 
آشنایی با ضرب المثل های روسی  
مسکو یکباره ساخته نشده است.
میهمانی خوب است ولی خانه بهتر است .
در صومعه دیگران با آداب خود وارد نمی شوند .
دوستان در فقر شناخته می شوند .
دنبال دو تا خرگوش می دوی هیچکدامشان را نمی گیری .
در هر شوخی حقیقتی نهفته است .
شبها همه گربه ها خاکستریند .
زبان من دشمن من است .
کسی که از گرگ میترسد وارد جنگل نمی شود .
پرنده را از پروازش می شناسند .
تکرار مادر یادگیریست.
ماهیگیر ها همدیگر را از دور می بینند.
تا مرگ از نفس کشیدن سیر نخواهی شد .
کلاغ چشم کلاغ را در نمی آورد .
اشتها وقت غذا خوردن می آید .
کسی که با شیر سوخته به آب خنک هم فوت می کند. 
خدایا مرا از دوستانم در امان دار ، از دشمنانم خودم را نجات خواهم داد
آداب معاشرت ، تفریحات روس ها
در این بخش به بیان چند نکته در مورد اخلاق روس ها در معاشرت و علاقه مندی های آنها می پردازم:
-          روس ها با خانواده خود بسیار گرم و صمیمی هستند و عکس آنچه شنیده بودیم سرد برخورد نمی کنند فقط به روی غریبه لبخند نمی زنند
-          روس ها مغرور نیستند، شرایط آب و هوایی و زیست محیطی چهره ای شاید مغرور و خشن از روس ها ساخته باشه.
-          روس ها اهل مهمانی دادن و مهمانی رفتن هستند، معمولا دست خالی جایی نمی روند، اگر به خانه ای بروند که زن در آن خانه باشه حتما گل می برند.
-          در روسیه تعداد گل فرد نشانه شادی و تعداد شاخه گل زوج نشانه عزاست . درضمن در روسیه بالعکس ایران گل زردرنگ مرغوبیت بیشتری نسبت به گل قرمز دارد.
-          روس ها در احوالپرسی از جمله "کارها چطوره؟" به جای "حالت چطوره؟" استفاده می کنند.
-          روس ها به کتابخوانی علاقه زیادی دارند و بعد از آلمان ها بیشترین سرانه مطالعه متعلق به روس هاست.
-     روس ها به تاریخ علاقه دارند و مخصوصا در ایران اماکن تاریخی و مقبره شاعران مورد توجهشان قرار می گیرد.(گاهی آنها بیشتر و بهتر از ایرانیان تاریخ کشور ایران را می شناسند و اشعار فردوسی و... حفظ می باشند.)

  
  
<      1   2   3   4   5   >>   >